جدول جو
جدول جو

معنی کشتی نشین

کشتی نشین
آنکه در کشتی نشیند. کشتی سوار. راکب کشتی:
مددکار ملاح عمان شوق
هوادار کشتی نشینان شوق.
ملاطغرا (از آنندراج).
من ای کشتی نشینان دیده ام طرز خرامش را
نماید در دویدن سیر دریا ساحل ما را.
ناصر علی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا