معنی کشت و برز کشت و برز (کِ تُ بَ) کشت و ورز. زرع. فلاحت. زراعت: کولان ناحیتی خرد است و به مسلمانی پیوسته و اندرو کشت و برز است. (حدود العالم). این (یغما) ناحیتی است که اندر وی کشت و برز نیست مگر اندک. (حدود العالم) لغت نامه دهخدا