معنی کشاله کردن کشاله کردن (رَ وَ دَ) گرده گاه برکشیدن. یازیدن (عامیانه) (یادداشت مؤلف). منبسط کردن و یازیدن تن و دراز شدن بسوی چیزی. خود را بسویی کشیدن. به طرفی خزیدن. - کشاله کردن به طرف کسی، حمله کردن به کسی. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا