جدول جو
جدول جو

معنی کسب

کسب(کُ)
کنجارۀ روغن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ثفل روغن و عصارۀ آن و معرب است. (از اقرب الموارد). نخالۀ هرتخمی که روغن آن را گرفته باشند. (یادداشت مؤلف). کنجاره. (دهار). کنجارۀ روغن و آن ثفل روغن است. (غیاث اللغات) (آنندراج). کسبه. (از برهان) :
قوم گفتندش که هین اینجا مخسب
تا نکوبد جانستانت همچو کسب.
مولوی.
گروهی چو گاوان پروارخسب
تهی مغز و آکنده پیکر ز کسب.
حاج سیدنصراﷲ تقوی (از هنجار گفتار)
لغت نامه دهخدا