معنی کرنش کردن کرنش کردن (رَ کَ دَ) تعظیم کردن. سر فرودآوردن. خم شدن به قصد تعظیم وتکریم. رکوع. (یادداشت مؤلف). رجوع به کرنش شود لغت نامه دهخدا