معنی کج فعل کج فعل (کَ فِ) که کار بر ناراستی دارد. که بر ناراست کار کند. بدکردار. حیله باز. مکار. (ناظم الاطباء) : ز کج فعلیش مایه دار قلم خورد همچو نال قلم پیچ و خم. ملاطغرا (از آنندراج) لغت نامه دهخدا