معنی کثم کثم (کَ ثَ) نزدیکی. (ناظم الاطباء). رماه عن کثم، انداخت او را از نزدیکی. (منتهی الارب) ، از نزدیکی به آن تیرانداخت. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا