جدول جو
جدول جو

معنی کته

کته(زَ)
پلوئی که آبکش نکنند. برنج پختۀ نرم که آب آن را با آبکش نگرفته باشند. خشکه پلاو. (یادداشت مؤلف). برنجی که بدون روغن پزند. (فرهنگ فارسی معین).
- کتۀ رشتی، برنجی است که در آب بپزند، قدری که از معمول نرمتر شد آب می کشند و دم می کنند. پس از دم کشیدن پارچۀ نازکی روی آن می اندازند و با کف دست یا گوشت کوب فشار می دهند تا برنجها خوب بهم بچسبد. پس از سرد شدن آن را وارونه در ظرفی برمی گردانند و بشکل لوزی یا مربع می برند. (از فرهنگ فارسی معین)
قسمتی از پستو یا زیرزمین یا مطبخ یا صندوقخانه و جز آن که در پیش آن دیوارچه ای کشند و در آن زغال و هیمه و پهن و امثال آن ریزند. (یادداشت مؤلف). جای زغال. جازغالی. تودری مانندی که نیمی از قسمت پائین آن را دیوار کشند و در آن هیمه و زغال و غیره ریزند، صندوقخانه. پستو. (فرهنگ فارسی معین) ، جای آرد در نانوایی. (یادداشت مؤلف).
- پای کته خمیر کردن، پیوسته در خانه نزد زن خود بودن. از بیکاری بسیار در خانه و پیش اهل ماندن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا