جدول جو
جدول جو

معنی کتو

کتو
(کُ / کَتْ تو)
غوزۀ پنبه باشد که غلاف پنبۀ نارسیده است. (برهان). غوزۀ پنبه. (فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء) : و از پنجاه من کتوی اینان پنج من پنبه بیرون نیاید. (دیوان نظام قاری ص 133).
صبر بسیار بباید پدر پیر و حلاجش
تا دگر مادر کتو چو تو فرزند بزاید.
نظام قاری (دیوان البسه ص 126).
ز گوش پنبه برون آر ای کتو که به پیش
مسافتی است ترا ریسمان صفت بس دور.
نظام قاری (دیوان ص 32)
لغت نامه دهخدا