جدول جو
جدول جو

معنی کتابخوان

کتابخوان(پَ / پِ پَ رَ)
کتاب خواننده. مطالعه کننده کتاب. آنکه کتابها را مطالعه کند. (فرهنگ فارسی معین) ، آنکه عادت به بسیار کتاب خواندن دارد. (یادداشت مؤلف). اهل کتاب. اهل مطالعه، باسواد. قادر به قرائت. که خواندن تواند: خدیجه بنزد ورقه آمد که کتاب خوان بود. (قصص الانبیاء). چون شدید برفت شدادبجای وی نشست و کتابخوان و زیرک بود. (قصص الانبیاء). بدان که قارون پسر عم موسی بود اول مؤمن بود و کتابخوان. (قصص الانبیاء). در روی زمین هیچ پادشاهی نماند و آصف کتابخوانی بود که هیچ کس توریه را از آن بهتر نمی دانست. (قصص الانبیاء) ، آنکه برای پادشاه یا بزرگی کتاب خواند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا