جدول جو
جدول جو

معنی کپک

کپک(کَ پَ)
کفره. کپره. کره. سبزی و سپیدی که بر روی اطعمه و نانهای مانده افتد و آن نوعی قارچ ذره بینی است. (یادداشت مؤلف). کفک. (فرهنگ فارسی معین). اور (در لهجۀ مردم قزوین). (یادداشت مؤلف). کفک ها بسرعت در سطح مواد غذایی و در مجاورت هوا پدید می آیند زیرا که هاگ های آنها همیشه در هوا پراکنده است. مهمترین آنها عبارتند از: 1- کفک سفید که بر روی خمیر و نان مرطوب، تشکیل کلافۀ سفیدی مانند پنبه می دهد. 2- پرنسپوره ها که انگل رستنی های مختلف می شوند و در کشاورزی بدانها اهمیت زیاد می دهند. قارچ کلم که برگ کلم را فاسد می کند و قارچ مو که برگهای مو را آلوده می سازد و انگور را بتدریج از میان می برد از آن جمله اند. 3- ساپرلگنیا که شمارۀ آنها کمتر و طرز تکثیر آنها مختص به خود آنهاست و عموماً بر روی بدن حیوانات تشکیل رشته هایی می دهند که مانند نمدی تمام سطح را می پوشاند (مخصوصاً در ماهی ها). (از گیاه شناسی گل گلاب ص 141). و رجوع به کفک شود، سبوس. سبوس گندم و جو. نخاله. (یادداشت مؤلف). آنچه از بیختن آرد گندم یا جو در آردبیز بماند
لغت نامه دهخدا