معنی کپره زده کپره زده (پَ رَ دَ / دِ) چیزی که کپره گرفته باشد. کپک زده. سفیدک زده. کره زده. کلاش گرفته. متکرج. اورگرفته. اورزده. رجوع به کپک زده شود، شوخ گرفته. پینه بسته لغت نامه دهخدا