معنی کباره
- کباره (کَ رَ / رِ)
- کبار. کوار. سبدی را گویند که میوه و امثال آن در آن کنند و بر چاروا بار نمایند و از جایی به جایی برند. (برهان). سبدی که میوه و امثال آن بر آن کنند و بر خر کرده در شهر آورند. (آنندراج). کواره. زنبیل:
ترا این تن یکی خانه سپنج است
مزور بل مغربل چون کباره.
ناصرخسرو.
، خانه زنبور، کاسۀ سفالین. (برهان)
