معنی کاهان کاهان در حال کاستن، (یادداشت مؤلف)، کاهنده، کم کننده، کوتاه کننده، - عمرکاهان، کاهندۀ عمر، مرگ آور، کوتاه کننده زندگانی: اژدها گرچه عمرکاهان است هم نگهبان گنج سلطان است، سنایی، ، در حال کاسته شدن، (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا