معنی کامد کامد (مِ) دردمند دل و اندوهگین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بیمار دل شده بسبب اندوه سخت. (از اقرب الموارد). و رجوع به کمد و کمده شود. سخت اندوهگین. ترشروی و مهموم. (یادداشت مؤلف). دل افکار لغت نامه دهخدا