معنی کامجو کامجو(پَ / پِکُ نَنْ دَ / دِ) جویندۀ تمتع و عیش و عشرت، (ناظم الاطباء)، رجوع به کامجوی شود: وصل زن هرچند باشد پیش مرد کامجو روح راحت را کفیل و نقد عشرت را ضمان، اوحد سبزواری لغت نامه دهخدا