سیه دل. دل سیاه. بیرحم. سنگدل: مال بدست کردم تا تو کافردل پشتواره بندی و ببری. (کلیله و دمنه). آه دردآلود سعدی گر ز گردون بگذرد در تو کافردل نگیرد ای مسلمانان نفیر. سعدی. تو کافردل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو. حافظ. خون ما خوردند این کافردلان ای مسلمانان چه درمان الغیاث. حافظ