معنی کاع کاع مردی بددل: رجل کاع، (مهذب الاسماء)، بددل و سست، (منتهی الارب)، مرد بددل شونده، ج، اکعاء، (ناظم الاطباء)، استخوان بند دست به طرف انگشت ابهام که آن را زند اعلی گویند، (آنندراج) لغت نامه دهخدا