نعت فاعلی از کسب. کسی که کسب کند. ج، کسبه و کاسبون. (ناظم الاطباء). و کاسبین، ورزنده و یابنده. (ناظم الاطباء) ، جمعکننده و طلب کننده و حاصل کننده. (فرهنگ نظام) ، کسی که با صنعت یا خرید و فروش روزی تحصیل میکند. فرهنگستان بجای کاسب پیشه ور را وضع کرده. (فرهنگ نظام). و رجوع به واژه های فرهنگستان شود. پیشه ور و صنعتگر و صانع و اهل حرفت. (ناظم الاطباء). - امثال: کاسب حبیب خداست. حدیث: الکاسب حبیب اﷲ. (امثال و حکم دهخدا) : رمز الکاسب حبیب اﷲ شنو از توکل در سبب کاهل مشو. مولوی. ، گیرندۀ تاوان و جریمانه. (ناظم الاطباء)