جدول جو
جدول جو

معنی کاردو

کاردو
آنچه از خرمابن برآید مانند دو نعل بر هم نهادۀ تیزاطراف و میان آن بار آن نهاده، شکوفۀ نخستین خرما، اول بار خرما، طلع، (مهذب الاسماء) : ضحک، کاردو خرما، (مهذب الاسماء)، ضب ّ، شکوفه ای که از کاردو بیرون آید، (مهذب الاسماء)، مقراض بزرگی که پشم را بدان میبرند، برش پشم گوسفند، یک قطعه ابریشم، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا