یا کاخ سه دری (کاخ مرکزی تخت جمشید) از بناهای دورۀ هخامنشیان. در رسالۀ ’شرح اجمالی آثار تخت جمشید’ آمده است: در جنوب حیاط شرقی کاخ آپادانا یعنی حیاطی که بین کاخهای آپادانا و صدستون واقع شده است آثار کاخ جالب توجه دیگری هویدا است که بمناسبت سه دروازۀ سنگی آن در کتابهای باستان شناسان متقدم به نام ’کاخ سه دروازه’ خوانده شده و نگارنده از لحاظ موقع و وضع آن نسبت بسایر کاخهای تخت جمشید با توجه بپلکان های عظیم و آثار مکشوفۀ آن که درنتیجۀ خاکبرداریهای سال 1311 هجری شمسی پیدا شده است مناسبتر میداند آن را کاخ مرکزی تخت جمشید بخواند. پیش از خاکبرداریهای تخت جمشید تنها آثار سه دروازۀ سنگی سابق الذکر نمایان بوده چیزی دیگر از این کاخ دیده نمیشد. در پائیز سال 1311 ضمن عملیات خاکبرداری، به پلکان بزرگ دو طرفۀ زیبائی برخوردند که راه اصلی ورود به کاخ مزبور بشمار میرود. این پلکان در جنوب حیاط شرقی آپادانا واقع گشته جبهۀ خارجی آن به نقوش برجستۀ سربازان نیزه دار پارسی و مادی و هم چنین نقش شیر و گاو تزیین یافته سه لوحۀ مربع مستطیل بمنظور نقر سه کتیبۀ میخی مانند سایر پلکانها در آن تعبیه شده است منتهی فرصت اتمام کار پلکان و نقر کتیبه ها را نیافته اند. روی دیواره های جبهۀ داخلی پلکان یک طرف نقوش برجستۀ افسران مادی و طرف دیگر نقوش برجسته افسران پارسی بطرزی بسیار ظریف و شیوا حجاری گردیده، افسران مزبور را درحال صحبت و نشاط که گل به دست گرفته و دست به دست هم داده اند نشان میدهد. از پلکان مزبور که بالا بروند به ایوان شمالی کاخ مرکزی میرسند. این ایوان دارای دو ستون سنگی بوده بوسیلۀ یکی از سه دروازۀ کاخ بتالاری مربوط میگردد که دارای چهار ستون سنگی بوده قسمت مرکزی کاخ را تشکیل میداده است. هر سه دروازۀ سنگی به این تالار مربوط بوده و دروازۀ شمالی بطوری که گذشت آن را به ایوان و پلکان شمالی مربوط میساخته است و دروازۀ شرقی به اطاقی میرفته است که فعلا از میان رفته آثار آن بجا نمانده است. بدنه های این دروازه شامل نقش برجستۀ منحصر بفردی است که شاهنشاه را بر فراز اورنگ شهریاری در حالی که ولیعهد پشت سر وی ایستاده و 28 نفر نمایندۀ 28 ملت تابع ایران تخت او را بالای دست نگاهداشته اند نشان میدهد. دروازۀ جنوبی که یک بدنۀ آن فقط باقی مانده به ایوان جنوبی (نظیر و قرینۀ ایوان شمالی) و حیاط کوچکی میرسیده است. روبروی دروازۀ جنوبی در طرف دیگر حیاط مزبور پلکان بسیار کوچک و ظریفی وجود داشت که تخته سنگ زیرین و آستانۀ سنگی بر بالای آن اکنون در محل خود باقی است. خود پلکان را در سال 1317 برای حفظ از آسیب باران و آفتاب و غیره و در عین حال ارائۀ نمونه ای از حجاریهای ظریف تخت جمشید به موزۀ ایران باستان انتقال داده و در غرفۀ آثار هخامنشی موزۀ مزبور بمعرض نمایش گذارده اند. در مغرب همین حیاط ایوان دیگری با دو ستون سنگی کوچکتر وجود داشته که سر ستون آنها بشکل شیر بود و قسمتهائی از ستونهای مزبور کشف شد لکن چون در محل خود محفوظ نبود قسمتی بموزۀ تخت جمشید و قسمتی هم در سال 1317 بغرفۀ هخامنشی موزۀ ایران باستان انتقال یافت. چون از انتقال پلکان کوچک و قطعات ستون کوچک کاخ مرکزی بموزۀ ایران باستان صحبت بمیان آمد بیمورد نمیداند ذکر نماید که نیمۀ یکی از سر ستونهای ایوان جنوبی همین کاخ نیز که تنها نمونۀ نسبهً بهتر و سالمتر از سر ستونها دارای صورت انسان و بدنۀ گاو بالداری بوده در تابستان سال 1311 درون حیاط جنوبی این کاخ کشف شد و در سال 1317 همراه آثار دیگری که از تخت جمشید برای موزۀ ایران باستان انتخاب گردیده بموزۀ مزبور منتقل گشت، و اینک در عین حال که مشتاقان دیدار نمونه هائی از آثار با عظمت و شاهکارهای هنری تخت جمشید در موزۀ ایران باستان آنها را بسهولت می بینند دور از گزند باد و آفتاب و سایر عوامل طبیعی بنحوی محفوظ و مطمئن نگهداری میشود. جانب شرقی کاخ مرکزی بواسطۀ اختلاف سطح زیادی که با بناهای عقب آن داشته بکلی فرو ریخته و از میان رفته است، ولی آنچه بنظر نگارنده میتوان استنباط نمود این است که در حیاط جنوبی این کاخ روبروی ایوان غربی ایوان دیگری هم در سمت مشرق قرار داشته که شالدۀ دو ستون سنگی کوچک آن باقی است. اجمالاً باید گفت که کاخ مرکزی از شمال بحیاط شرقی کاخ آپادانا و از مغرب بوسیلۀ اطاقها و راهروها بحیاط و ابنیۀ جنوبی کاخ آپادانا و از جنوب به اطاقها و راهروهائی چند که اخیراً آثاری از آنها کشف شده است و از جانب مشرق بوسیلۀ پلکانهای خشتی به اطاقها و ابنیۀ تابعۀ کاخ جنوبی مربوط میگشته است. بنابراین کاخ مزبور هم به کاخهای رسمی و بزرگ که در قسمت شمال صفه واقع گردیده، مربوط بوده و هم با کاخهای کوچک و ابنیۀ خشتی مختلف که در جنوب و جنوب شرقی صفه واقع بوده ارتباط داشته است، و آنچه از نقوش برجستۀ آن معلوم میشود نظر پروفسور هرتسفلد مبنی بر اینکه در این کاخ مراسم سلام خاص انعقاد مییافته تأیید میشود، بدینمعنی که در کاخهای آپادانا و صد ستون سلام عام با حضور و شرکت نمایندگان تمام ملتهای تابعۀ ایران برگذار میشده، پس از انجام سلام عام افسران پارسی و مادی که نسبت به سایر ملل مقرب تر و دارای منزلتی بیشتر نزد شاهنشاه بوده اند در کاخ مرکزی بوضعی صمیمانه و بانشاطتر بار یافته، مراسم شادمانی عید را برگزار مینموده اند. (سید محمدتقی مصطفوی. از شرح اجمالی آثار تخت جمشید ص 16- 18)