جدول جو
جدول جو

معنی قومشه ای

قومشه ای(شَ)
محمدرضا. از اهالی قومشۀ اصفهان از اکابر حکماء و مدرسین قرن چهاردهم هجری است. وی نخست در اصفهان بتدریس کتب عرفانی اشتغال داشت و سرانجام بتهران آمد و در مدرسه صدر مشغول تدریس حکمت و عرفان گردید. تألیفاتی دارد. او راست: 1- حاشیۀ اسفار ملاصدرا. 2- حاشیۀ تمهید القواعد. 3- حاشیۀ شرح قیصری بر فصوص الحکم. 4- الخلافه الکبری. 5- رساله ای در وحدت وجود. 6- موضوع العلم. وی گاهی شعر نیز میگفت و به صهبا تخلص میکرد. او راست:
ساغر ز خون ماست به اندازه نوش کن
این جام باده نیست که لبریز میکنی.
وی بسال 1306 هجری قمری در تهران درگذشت و در ابن بابویه نزدیک قبر حاج آخوند محلاتی دفن شد. (الذریعه) (ریحانه الادب ج 3 ص 325)
لغت نامه دهخدا