مرکّب از: قور، سلاح + چی، علامت فاعلی + باش، سر و ’ی’ حرف اضافه،، (آنندراج)، رئیس سلاح داران و داروغۀ اسلحه خانه، (فرهنگ نظام) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، قورچی باشی یکی از مناصب شاهان صفویه بوده است، در سازمان اداری حکومت صفوی ص 85 آمده: قورچی باشی ازلحاظ مقام و نفوذ پس از وزیر اعظم قرار داشت، تذکرهالملوک او را عمده ترین ’امرای ارکان دولت باهره’ میداند، ولی وزیر اعظم در حقیقت عمده ترین رکن بشمار میرفته است، در زمان سابق هنگامی که ایران قشون دایمی نداشت، قورچی باشی در واقع بمنزلۀ وزیر جنگ بشمار میرفت و لقب و عنوان معمولی او امیرالامراء بود، اقسام قورچیان که قورچی باشی آنان را مأمور ادارات مختلف میکند، از این قرار است: مندیل قورچیسی، قورچی دستار (دستاردار)، قیلیچ قورچیسی، قورچی شمشیر (شمشیردار)، خنجرقورچیسی، قورچی خنجر (خنجردار)، کمان قورچیسی، قورچی کمان (کمان دار)، نیزه قورچیسی، قورچی نیزه (نیزه دار)، صدق قورچیسی، قورچی ترکش (ترکش دار)، قلقن قورچیسی، قورچی سپر، (سپردار)، کیبیم قورچیسی، قورچی زره (زره دار)، پهله قورچیسی، قورچی دستکش (پهله دار)، باشماق قورچیسی، قورچی کفش (پای افزاردار)، جام قورچیسی، قورچی جام (پیاله دار)، هازیرقورچیسی، قورچی براغ (رکابدار)، جلوقورچیسی، قورچی دهانه یا جلو (جلودار)، قورچی اجرلو، گروهی صدتنی بودند که وظایف ژاندارمری را به عهده داشتند، (سازمان اداری حکومت صفوی صص 88 - 89)