معنی قناب
- قناب (قِ)
- چنگال شیر، زه کمان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، برگ گرد درسر کشت چون ببار آوردن شروع کند. (منتهی الارب) (آنندراج). الورق المستدیر فی رؤوس الزرع اول مایثمر. (اقرب الموارد). و به این معنی بضم قاف نیز آمده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به مادۀ قبل شود
