جدول جو
جدول جو

معنی قلیه

قلیه
(قِلْ لی یَ)
همه. (منتهی الارب). جماعت. (اقرب الموارد). گویند جأوا بقلیتهم، ای بجماعتهم و لم یدعوا ورائهم شیئاً. اکل الضبب بقلیته، ای بعظامه و جلده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
بنائی است شبیه معبد ترسایان. (منتهی الارب). شبه الصومعه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا