معنی قلیان
- قلیان (قَلْ)
- غلیان. رجوع به غلیان شود.
- قلیان بردار، خدمتکاری از مقربان که قلیان بردارد. (لغت محلی شوشتر ذیل رسم).
- قلیان شوی، چوبی بر سر آن دسته ریسمان پشمین کرده که درون کوزه یا شیشۀ قلیان را شویند. مفتولی و بر سر آن مقداری موی اسب که در میان کوزۀقلیان گردانیده جرم آن شویند
