معنی قلق قلق (قَ لِ) بی آرام. (منتهی الارب). مضطرب البال. (اقرب الموارد) : رجل قلق، مرد بی آرام. (منتهی الارب). امراءه قلق الوشاح، زن جنبان گردن بند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا