معنی قساح قساح (قُ) صلب. (اقرب الموارد). خشک و سخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). صلب غلیظ. (المنجد). و چون نره ای در حالت نعوظ باقی ماند میگویند: انه لقساح. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا