جدول جو
جدول جو

معنی قرار زدن

قرار زدن
(تِ کَ دَ)
مقرر داشتن. مقرر کردن:
به سوی هند قرار فرار زد شه زنگ
چو قوقۀ کله شاه چین نمود از دور.
بدر چاچی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا