معنی قدم جای قدم جای (قَ دَ) جای قدم. قدمگاه. (آنندراج) : اگر تخت والا قدم جای تست مرا جای بر دست والای تست. امیرخسرو (از آنندراج). رجوع به قدمگاه شود لغت نامه دهخدا