معنی قباپوش قباپوش (پَرْ وَ رِ) پوشندۀ قبا: غلام قامت آن لعبت قباپوشم که از محبت رویش هزار جامه قباست. سعدی (بدایع). من ماه ندیده ام کله دار من سرو ندیده ام قباپوش. سعدی. نگاری چابکی شنگی کله دار ظریفی مهوشی ترکی قباپوش. حافظ لغت نامه دهخدا