جدول جو
جدول جو

معنی قبا کندن

قبا کندن
(دُ هََ شُ دَ)
کندن قبا. آماده شدن:
آصفی مرغ سحر نعره زنان است هنوز
گل به صد ناز قبا کنده و واافتاده.
خواجه آصفی (از آنندراج).
گشاد بند قبای تو خوش بود لیکن
هزار بار بود خوشتر آن قبا کندن.
مسیح کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا