جدول جو
جدول جو

معنی قائم کردن

قائم کردن
(بَ زَ دَ)
نصب کردن. بپا داشتن. افراشته کردن. ثابت و پایدار و برقرار نمودن، پنهان کردن. (ناظم الاطباء). غائم کردن. قایم کردن
لغت نامه دهخدا