نامش محمد و در بدایت عمر نساجی کردی پس از آن روی بصحبت فضلا آوردی. غزل و قصیده هر دو را میگوید و اینک نمونه ای از اشعار وی: اصل ایمان نور یزدان بحر عرفان بوالحسن کز قضای حق نبودی نارضا در هیچ باب معدن حلم و مروت منبع جود و سخا مخزن صدق و فتوت هادی راه صواب از پی بزم نشاطش ماه و زهره مشتری آن یکی جام می این ساقی دگر خنیاگر است آنکه ذات بی همالش ز التفات ذوالجلال جز خدا و مصطفی از هرچه باشد برتر است. (مجمعالفصحاء ج 2 ص 425)