امیر حسین بن معین الدین حسینی یزدی میبدی. ملقب به کمال الدین و متخلص به منطقی عالم متبحر فاضل متکلم صوفی ادیب از اکابر علما و متکلمان متأخر است. اصل وی از قریۀ میبد است. وی در شیراز از جلال الدین دوانی و دیگر اساتید وقت ادبیات و علوم معقول و منقول را فراگرفت و بخصوص در تصوف و هیأت و منطق و حکمت شهرت بسزایی یافت و در شعر نیز ماهر بود. او راست: بسکه تابد مهر حیدرهر دم از سیمای من آسمان را سرفرازی باشد از بالای من چون سخن گویم ز معراجش که آن دوش نبی است پای در دامن کشد فکر فلک پیمای من طبع من تا گشت چون دریا ز فیض مرتضی ابر گوهربار جوید فیض از دریای من گر نبودی ذوالفقار مهر او در دست دل لقمه ای کردی مرا این نفس اژدرهای من خاک راهش در دو چشم من بجای سرمه است نیک دیدم آفرین بردیدۀ بینای من. # از بهر فساد و جنگ جمعی مردم کردند به کوی گمرهی خود را گم در مدرسه هر علم که آموخته اند فی القبر یضرهم ولاینفعهم. وی تألیفاتی دارد او راست: 1- جام گیتی نما در فلسفۀ قدیم. این کتاب را به سال 890 به فارسی تألیف کرده و در پاریس با ترجمه آن به لاتین چاپ شده است. 2- حاشیۀ تحریر اقلیدس خواجه. 3- حاشیۀ شرح ملخص قاضی زادۀ رومی در هیأت. 4- دیوان معمیات. 5- شرح حدیث العسکری ’صعد ناذری الحقائق’. 6- شرح دیوان مشهور منسوب به حضرت امیر (ع). این کتاب دو مرتبه در تهران مستقلاً و در حاشیۀ شرح نهج البلاغۀ نواب چاپ شده است. در دیباچۀ این کتاب اصطلاحات متصوفه و بخشی از آداب و رسوم و حالات ایشان و انسان کبیر و انسان صغیر و مراتب ترقیات بشر در ضمن هفت فاتحه بیان شده است. 7- شرح شمسیه. این کتاب به سال 1327 هجری قمری در حاشیۀ میزان الانتظام در استانبول چاپ شده است. 8- شرح طوالع. 9- شرح کافیۀ ابن حاجب. 10- شرح الهدایه الاثیریه در حکمت این کتاب به شرح میبدی معروف و در تهران چاپ شده است و جز اینها وی در حدود سال 904 هجری قمری یا در 911 وفات یافت و لفظ قاضی مادۀ تاریخ وفات اوست. و یا به سال 909 هجری قمری مقتول گردید. صاحب روضات او را در شمار علمای عامه قلمداد کرده است ولی ظاهر الذریعه و بعضی از علمای بزرگ دیگر تشیع اوست. (کشف الظنون) (هدیه الاحباب) (روضات ص 258) (قاموس الاعلام ج 3 ص 1959) (لغات تاریخیهو جغرافیه ج 3 ص 116) (سفینه ص 293 و تاریخ یزد ص 313) (الذریعه و ریحانه الادب ج 4 ص 113) (معجم المطبوعات ج 2ستون 1487) و رجوع به میبدی شود