معنی قاصب
- قاصب (صِ)
- نعت فاعلی از قصب. نای زن. نی نواز. (ناظم الاطباء) ، برندۀ گوشت و روده، رعد آوازکننده. تندر با بانگ، شتر بازایستاده از آب پیش از سیری. مذکر و مؤنث در وی یکسان است. گفته میشود بعیر قاصب و ناقه قاصب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، شتر گشن. (ناظم الاطباء)
