معنی قادر شدن قادر شدن (گُ تَ) توانا شدن. توانائی یافتن: آنکه مسکین است اگر قادر شود بس جنایتها از او صادر شود. سعدی. بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو رحمت نکند. (گلستان) لغت نامه دهخدا