جدول جو
جدول جو

معنی فیلزهرج

فیلزهرج
(زَ رَ)
دیوخار. (از فرهنگ فارسی معین). درخت حضض است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و ثمرۀ او مثل فلفل است، و آن قسمی از لوف الکبیر است که حضض هندی عصارۀ او و قاتل فیل است. (از حکیم مؤمن). و آن سه صنف باشد، یکی همان حضض است که از زرشک سازند و دومی عصارۀ خولان است و سومی دوایی است که از بول شتر گیرند. (یادداشت مؤلف از مفاتیح). پیداست که تنها مادۀ گیاهی نیست. این سم را از مواد مختلفی میساخته اند و چنانکه در ترجمه صیدنۀ ابوریحان منقول است موارد استفادۀ مثبت طبی نیز داشته است: شوینده است مر اعضا را و در وی اندکی قبض باشدو ریش دهان و آماسهای آن را مفید است و رفتن ریم ازگوش بازدارد و موی را تقویت کند و درد چشم را ببرد و داغها و سپیدی و سیاهی که در اندام پدید آید ببرد... (ترجمه صیدنه). فیل زهره. رجوع به فیل زهره شود
لغت نامه دهخدا