پیروز بودن، یا پیروز شدن، فتح، نصرت، نجح، ظفر، فوز، کامیابی، کام، موفقیت، (یادداشت مؤلف) : زویسه به قارن رسید آگهی که آمد به فیروزی و فرهی، فردوسی، چو بگذشت یک چند از نامدار به فیروزی و دولت شهریار، فردوسی، تو را باد فیروزی و فرهی بزرگی و دیهیم شاهنشهی، فردوسی، درآمد تو را روز بهمنجنه به فیروزی این روز را بگذران، منوچهری، به فیروزی بخت فرخنده فال درآمد به بخشیدن ملک و مال، نظامی، به بخارا رفت و به فراغ دل و فیروزی بخت بر تخت مملکت خویش قرار گرفت، (ترجمه تاریخ یمینی)، صبوری نامۀ فیروزی آمد قویتر پایۀ بهروزی آمد، جامی، جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی، حافظ، ترکیب ها: - فیروزی بخشیدن، فیروزی دادن، فیروزی رسان، فیروزی مند، فیروزی یافتن، رجوع به هر یک از این کلمات شود