نامش مولانا عبدالرزاق و شاگرد صدرالدین شیرازی است. گوهر مراد از تصانیف اوست. بر فصوص الحکم شیخ محیی الدین عربی شرحی فارسی نگاشته. وقتی از او دیوانی دیدم که چهار پنج هزار بیت داشت، و این ابیات از اوست: گفته ای بیدار باید عاشق دیدار ما پاس این حرف تو دارد دیدۀ بیدار ما. # نه غم بیگانگان دارم نه فکر دوستان تا تو در یاد منی عالم مرا از یاد رفت. # در و دیوار به مجروحی من میخندند من به این خوش که به رویم در گلشن باز است. (از مجمعالفصحاء ج 2 ص 27)