جدول جو
جدول جو

معنی فنکی

فنکی
(فَ نَ)
فنک بودن. مانند فنک شدن یا بودن. به کنایت، لطافت. لطیف و نرم بودن:
ای که خرچنگ و خارپشتی تو
صدفی آید از تو نه فنکی.
انوری
لغت نامه دهخدا