معنی فنشخه فنشخه(ذَ) مانده گردیدن، درنگ کردن سپس ماندن در کاری، پای از هم جدا داشتن وقت شاشیدن، پیر و کلانسال گردیدن مرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا