معنی فلو فلو (فِلْوْ) خرکره و اسب کرۀ یکساله یا ازشیربازکرده. ج، افلاء. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مؤنث آن فلوه است. (اقرب الموارد). رجوع به فلوه شود لغت نامه دهخدا