معنی فلغز فلغز (فَ لَ) فلرز. فلرزنگ. دستار. دستمال. گرنک. بتوزه. بدرزه. لارزه. (یادداشت مؤلف). خوردنی و طعامی که از مهمانی ها با خود برند. رجوع به فلرز و فلرزنگ شود لغت نامه دهخدا