جدول جو
جدول جو

معنی فلع

فلع
(ذَ)
شکافتن چیزی را و بریدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شکافتن. (تاج المصادر بیهقی) : فلع رأسه بالسیف و الحجر، واضح ساختن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا