معنی فلسکیدن فلسکیدن (مُ / مِ اَ دَ) سخت پژمردن. چلسکیدن. پلسکیدن. پلاسیدن. چروک خوردن. (یادداشت مؤلف). مقابل آماهیدن و آماسیدن. (یادداشت دیگر) لغت نامه دهخدا