معنی فلاه فلاه (فَ) دشت بی آب وگیاه، یا بیابان بی آب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، صحرای وسیع و فراخ. ج، فلا، فلوات، فلو، فلی. جج، افلاء. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا