معنی فغم فغم (فُ / فُ غُ) دهان، تمام آن یا زنخ با ریش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، اخذه بفغمه، یعنی در سختی و مشقت انداخت او را. (ازمنتهی الارب). سخت گرفت بر او. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا