به طلاقت لسان و عذوبت بیان و تازه گویی امتیاز داشت. اصلش از یزد است و در مدح ملوک ایران و منقبت ائمۀ معصومین قصاید رنگین و اشعار متین دارد. دیوانش درجی مشحون از جواهر آبدار است. از غزلیات اوست: دمی که جلوۀ برقی شکار مرا به دام شعله کشد دانۀ شرار مرا به وعده گر دهدم عمر خضر طی گردد در اولین قدم راه انتظار مرا... (از مرآهالخیال چ سنگی ص 77)