دیوار کوچک درون حصار یا درون بارۀ بلد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : چند فصیل بر مدار آن کشیده و دیوار تا ثریا افراشته. (جهانگشای جوینی). آن روز به تخریب شهر و فصیل مشغول بودند. (جهانگشای جوینی). تا شش روز در فصیل و باره و خندق و منارۀ آن نظاره میکردند. (جهانگشای جوینی). - فصیل زدن. رجوع به این مدخل شود. - ، شتر بچۀ از مادر جدا شده. ج، فصلان، فصلان، فصال. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)